چرا کتاب‌ «کشف‌ الغطاء» را جمع‌ کردند؟!‌....بهاییت

 

 

بهائیت‌ (به‌ رهبری‌ حسینعلی‌ بهاء و جانشینش عباس‌ افندی) روابط‌ با روسیه‌ را تا سالهای‌ جنگ‌ جهانی‌ اول‌ ادامه‌ داد ولی‌ پس‌ از آن، به‌ علت‌ فروپاشی‌ امپراتوری‌ تزاری‌ (که‌ بر اثر حملات آلمان‌ از خارج، و شورش ملت‌ روسیه‌ بر ضد استبداد تزار از داخل، صورت‌ گرفت) پیشوای‌ وقت‌ این‌ فرقه (عباس‌ افندی) قبلهِ‌‌اش‌ را از پایتخت‌ تزار به‌ لندن‌ تغییر داد و آثار این‌ چرخش‌ سیاسی‌ نیز به‌ زودی‌ خود را نشان‌ داد.

اعطای‌ لقب‌ و نشان‌ از سوی لندن‌ به‌ عباس‌ افندی، و ثناگویی‌ رسمی‌ وی‌ از جرج پنجم، جلوهِ‌ بارز این‌ چرخش‌ بود (ایام: در این‌ باره‌ به‌ تفصیل‌ در مقالهِ‌ «بهائیت‌ و انگلیس» سخن‌ رفته‌ است) و جلوهِ‌ دیگر آن، اقدام‌ افندی‌ به‌ گردآوری‌ و محو جمیع نسخه‌های‌ «کشف‌ الغطاء عن‌ حیل‌ الاعداء» (چاپ‌ ترکستان‌ روسیه) بود که‌ به‌ دستور خود افندی‌ و به‌ قلم‌ میرزا ابوالفضل‌ گلپایگانی‌ (و چند تن‌ دیگر از مبلغان‌ شهیر بهائی) در ردّ‌ کتاب‌ نقطه‌ الکاف1 و مصحح‌ و مقدمه‌ نویس‌ آن: ادوارد براون‌ انگلیسی، نوشته‌ شده‌ و در آن، تعریضاتی‌ به‌ سیاست‌ انگلیس صورت‌ گرفته‌ بود. ولی‌ چون‌ چاپ‌ کتاب‌ مزبور زماناً‌ «مصادف‌ بود با پیروزی‌ قشون‌ انگلستان‌ در حیفا، و قبول‌ اطاعت‌ و خدمتگزاری‌ جمیع‌ بهائیان‌ نسبت‌ به‌ حکام‌ انگلیسی در منطقهِ‌ زیر نفوذ انگلستان، عباس‌ افندی‌ صلاح‌ ندید که‌ کتاب‌ کشف‌ الغطاء با دارا بودن‌ چنان‌ مایه‌های‌ ضد انگلیسی، و در حالی‌ که‌ زد و بندهایی‌ صورت‌ پذیرفته‌ بود، انتشار یابد. از این‌ روی‌ دستور داد پس‌ از جمع‌ آوری‌ دقیق، جمیع‌ نسخه‌های‌ کشف‌ الغطاء را بسوزانند که... [تنها] تعداد انگشت‌ شماری‌ از آن‌ در کتابخانه‌های‌ انگلستان‌ و فرانسه، و چند نسخه‌ای‌ در ایران، آن‌ هم‌ در کتابخانه‌های‌ خصوصی‌ و محرمانهِ‌ بهائیان، از این‌ فرمان‌ جان‌ سالم‌ بدر بردند» .2 ‌

به‌ نوشتهِ‌ استاد محیط‌ طباطبایی: کشف‌ الغطاء به‌ دستور و نظارت‌ عبدالبهاء و به‌ دستیاری‌ میرزا ابوالفضل‌ گلپایگانی‌ و ادیب‌ طالقانی‌ و نعیم‌ سدهی‌ و سمندر قزوینی‌ و مهدی‌ گلپایگانی‌ (از فعالان‌ و مبلغان‌ بهائیت) در ردّ‌ مقدمهِ‌ فارسی‌ و انگلیسی‌ و تاریخ‌ قدیم‌ تازه چاپ‌ به‌ نام‌ نقطه‌ الکاف، از سال‌ 1330 تا 1334 ق‌ تنظیم‌ و تدوین‌ و در عشق‌آباد روسیه‌ به‌ چاپ‌ رسیده‌ و آمادهِ‌ انتشار شد. اما «سقوط‌ فلسطین‌ به‌ دست‌ انگلیسیها و پیدایش‌ مصالح‌ تازه‌ای‌ که‌ براثر انقلاب‌ روسیه‌ قوّت‌ جانب‌ گرفته‌ بود سبب‌ شد که‌ هزاران‌ نسخهِ‌ آمادهِ‌ انتشار از آن‌ به‌ آتش‌ نابود گردد» .3 ‌تلقی‌ و تحلیل‌ شاهدان‌ عینی‌ مطلع‌ (همچون‌ عبدالحسین‌ آیتی‌ و فضل‌ الله‌ صبحی، مبلغان‌ مستبصر بهائی) نیز از علت‌ جمع‌ آوری‌ نسخ‌ کشف‌ الغطاء، همین است.4

 ‌--------------------------------------------------

‌پی‌نوشت‌ها:

1. نقطه‌ الکاف‌ از مآخذ تاریخی‌ کهن‌ بابیه‌ است‌ که‌ مشخصات‌ کامل‌ کتابشناسی‌ آن‌ از قرار زیر است: نقطه‌ الکاف‌ در تاریخ‌ ظهور باب‌ و وقایع‌ هشت‌ سال‌ اول‌ از تاریخ‌ بابیه، حاجی‌ میرزا جانی‌ کاشانی، به‌ سعی‌ و اهتمام‌ ادوارد براون، لیدن‌ 1328ق‌ / 1910م. مرحوم‌ استاد محیط‌ طباطبایی‌ البته‌ در انتساب‌ نسخهِ‌ یادشده‌ به‌ شخص‌ میرزا جانی‌ کاشانی، تأملات‌ محققانه‌ای‌ داشت‌ و آن‌ را مربوط‌ به‌ فرد دیگری‌ از قدمای‌ بابیه‌ می‌دانست. ر.ک، مقالات‌ ایشان‌ در ماهنامهِ‌ گوهر، نشریهِ‌ بنیاد نیکوکاری‌ نوریانی، تابستان‌ و پاییز 1355ش 2. بهائیان، محمد باقر نجفی، چاپ‌ اول، ص‌ 390 3. ر.ک، «از تحقیق‌ و تتبع‌ تا تصدیق‌ و تبلیغ‌ فرق‌ بسیار است» ، محیط‌ طباطبایی، گوهر، سال‌ 4، ش‌ 2، اردیبهشت‌ 1355، ص‌ 113 به‌ بعد 4. ر.ک، کشف‌ الحیل، آیتی، چ‌ 4: 2/160؛ خاطرات‌ صبحی‌ دربارهِ‌ بابیگری‌ و بهائیگری، صص‌ 127ـ134؛ اسناد و مدارک‌ درباره‌ بهائیگری، صص‌ 92ـ96.‌

 


بهائیت و روس‌ تزاری‌

بهائیت و روس‌ تزاری‌

 

‌اولین‌ دولت‌ فزونخواه‌ و استعمارگر، که‌ سران‌ بابیت‌ و بهائیت‌ با آن‌ در پیوند بوده‌اند، امپراتوری‌ روس‌ تزاری‌ است؛ امپراتوری‌ متجاوز و درازدستی‌ که‌ در نیمه‌ اول‌ قرن‌ نوزدهم، با زور و نیرنگ‌ 17 شهر از آبادترین‌ شهرهای‌ کشورمان‌ را اشغال‌ و از پیکر آن‌ جدا کرد و پس‌ از آن‌ نیز تا زمان‌ فروپاشی‌ (1917م) همواره‌ سد‌ راه‌ آزادی‌ و پیشرفت‌ ایران‌ اسلامی‌ بود...

‌علاوه‌ بر منابع‌ غیربهائی، در آثار خود بابیان‌ و بهائیان‌ نیز شواهد و دلایل‌ تاریخی‌ زیادی‌ وجود دارد که‌ حاکی‌ از پیوند سران‌ این‌ دو فرقه‌ ــ خصوصاً‌ بهائیان‌ و بالاخص‌ شخص‌ حسینعلی‌ بها ــ با امپریالیسم‌ تزاری‌ است.

‌شواهد تاریخی‌ زیر، نشان‌ از «توجه‌ خاص» روسیه‌ تزاری‌ به‌ موضوع‌ باب‌ و حرکت‌ او و وجود پیوند میان‌ بابیان‌ و بهائیان‌ با روسها دارد:

‌1. زمانی‌ که‌ علی‌ محمد باب‌ (همراه‌ دستیارش محمد علی‌ زنوزی): در تبریز اعدام‌ و جسدش‌ در خندق‌ افکنده‌ شد، صبح‌ روز بعد، کنسول‌ روس‌ در تبریز به‌ کنار خندق‌ آمد و توسط‌ نقاش‌ کنسولخانه، به‌ تصویربرداری‌ از جسد باب‌ و یار مقتولش‌ پرداخت.1

‌عبدالحمید اشراق‌ خاوری، نویسنده‌ و مبلغ‌ مشهور بهائی، در تلخیص تاریخ نبیل، ضمن‌ اشاره‌ به‌ مطلب‌ فوق، سخنی‌ دارد که‌ حاکی‌ از ارتباط‌ و دوستی‌ اعضای‌ کنسولخانه‌ روسیه‌ در تبریز با برخی‌ از بابیان‌ است: «صبح‌ روز بعد از شهادت، قونسول‌ روس‌ در تبریز با نقاشی‌ ماهر به‌ کنار خندق‌ رفته‌ و نقشه‌ آن‌ دو جسد مطهر را که‌ در کنار خندق‌ افتاده‌ بود برداشت. حاجی‌ علی‌ عسگر برای‌ من‌ حکایت‌ کرد و گفت‌ که‌ یکی‌ از اعضای‌ قونسولخانه‌ روس‌ که‌ با من‌ رابطه‌ و نسبت‌ داشت‌ آن‌ نقشه‌ را در همان‌ روزی‌ که‌ کشیده‌ شده‌ بود به‌ من‌ نشان‌ داد. آن‌ نقشه‌ با نهایت‌ مهارت‌ کشیده‌ شده‌ بود...» .2

‌محمد علی‌ فیضی،‌ دیگر مورخ‌ مشهور بهائی، نیز در تاریخ خود به نقل از حاج علی عسگر، به نکته فوق تصریح دارد.3 به‌ تصویربرداری‌ کنسولگری‌ روسیه‌ از جسد باب، حتی‌ در نوشته‌ رهبران‌ بهائیت‌ نظیر عباس‌ افندی‌ و شوقی‌ نیز تصریح‌ شده‌ است.4

‌2. ملا محمد علی‌ زنجانی‌ (رئیس‌ بابیان‌ زنجان) که‌ در آن‌ شهر مدتها با قشون‌ اعزامی‌ از سوی‌ امیرکبیر جنگید، در خلال‌ جنگ‌ به‌ یارانش‌ اطمینان‌ داده‌ بود که‌ «دولت‌ روس‌ به‌ یاری‌ آنان‌ خواهد آمد» .5 فریدون‌ آدمیت، پس‌ از نقل‌ این‌ مطلب‌ از زبان‌ «ابوت» ، مأمور انگلیسی‌ که‌ از آن‌ شهر می‌گذشته، سخن‌ جالبی‌ دارد: «ملا محمد علی‌ زنجانی‌ یعنی‌ جناب‌ «حجت» که‌ دعوی‌ فتح‌ کره‌ زمین‌ را داشت، و معتقد بود که‌ تاجداران‌ جهان‌ باید فرمان‌ وی‌ را به‌ گردن‌ نهند، و حتی‌ حکومت‌ مصر را به‌ دست‌ یکی‌ از اولیای‌ مقدس‌ سپرده‌ بود، چطور شد که‌ به‌ اصحابش‌ وعده‌ داد که‌ امپراتور روس‌ که‌ در زمره‌ همان‌ شاهان‌ کافر بود، به‌ یاری‌ آنان‌ خواهد آمد؟! آن‌ بیچارگان‌ ابله‌ هم‌ باور فرموده‌ بودند» .6 همچنین، منابع‌ بابی‌ تصریح‌ دارند که‌ در جـریـان‌ درگـیـری‌ فـوق، سفیر روسیه‌ (پرنس‌ دالگوروکی) به‌ امیرکبیر به‌ علت‌ سرکوب‌ و قلع‌ و قمع‌ بابیان‌ شورشگر در آن‌ شهر اعتراض‌ کرد.7

‌3. ماجرای‌ تجمع‌ بابیان‌ (تحت‌ رهبری‌ قدوس، قره‌العین‌ و حسینعلی‌ بها) در 1264ق‌ در بَدَشت‌ (واقع‌ در حوالی‌ شاهرود) در تاریخ‌ مشهور است. در آنجا تصمیم‌ گرفته‌ شد که‌ بابیان‌ در ماکو (بازداشتگاه‌ علی‌ محمد باب) گردآیند و برای‌ رهایی‌ وی، به‌ مقرش‌ حمله‌ برند و در برابر دولت‌ وقت‌ ایران‌ (محمد شاه‌ و حاجی‌ میرزا آقاسی) «ایستادگی» ورزند و چنانچه‌ شکست‌ خوردند «به‌ خاک‌ روسیه» پناهنده‌ شوند.8

‌4. اعضای‌ خاندان‌ افنان‌ (خویشاوندان‌ باب‌ و نمایندگان‌ عباس‌ افندی‌ در ایران) با سفارت‌ روسیه‌ پیوند نزدیک‌ داشتند و حاجی‌ میرزا محمد تقی‌ افنان‌ وکیل‌ الدوله‌ [پسر دایی‌ باب] و برادران‌ و پسرانش‌ به‌ عنوان‌ نمایندگان‌ تجاری‌ روسیه‌ در بمبئی‌ و یزد فعالیت‌ می‌کردند و آقا علی‌ حیدر شیروانی‌ (بهائی‌ و از شرکای‌ تجاری‌ خاندان‌ افنان) از اعضای‌ متنفذ سفارت‌ روس‌ در تهران‌ بود و با حمایت‌ او بود که‌ حاجی‌ میرزا محمد تقی‌ افنان‌ وکیل‌ التجاره‌ دولت‌ روسیه‌ در بمبئی‌ شد.9 محمد طاهر مالمیری، از عیون‌ بهائیان، ضمن‌ شرحی‌ پر آب‌ و تاب‌ در تعریف‌ از خویشاوندان‌ مادری‌ باب‌ چنین‌ می‌گوید: «...حاجی‌ میرزا محمد تقی‌ وکیل‌ الدوله، نماینده‌ رسمی‌ دولت‌ روس، با نشان‌ مخصوص‌ و بیرق‌ بالای‌ سر درب‌ خانه‌ شریفشان‌ ممتاز از دیگران‌ بودند... روزی‌ که‌ نشان‌ طلای‌ بزرگ‌ از طرف‌ دولت‌ روس‌ برای‌ ایشان‌ رسیده‌ بود چند نفر از تجار را در بیت‌ شریفشان‌ دعوت‌ فرمودند و دو ساعت‌ این‌ نشان‌ را زدند...» .10 آواره‌ نیز از «علاقه‌جات» وکیل‌ الدوله‌ «در روسیه» یاد می‌کند.11

وکیل‌الدوله‌ از سوی‌ عباس‌ افندی‌ دستور یافت‌ که‌ اولین‌ معبد و مرکز تبلیغی‌ بهائیان‌ در جهان‌ (مشرق‌ الاذکار) را در عشق‌ آباد روسیه‌ بنانهد و این‌ مأموریت‌ را نیز (با پشتیبانی‌ روسهای‌ تزاری) پیش‌ برد و نهایتاً‌ در حیفا (محل‌ سکونت‌ عباس‌ افندی) درگذشت. در هـمـیـن‌ زمـیـنـه‌ بـایـد بـه‌ پـیـونـد برادران‌ باقراوف‌ (سرمایه‌داران‌ بهائی) با روسیه‌ اشاره‌ کرد که‌ شرح‌ «روس‌ فیلی» و روابط‌ آنها با عوامل‌ روسیه‌ در تاریخ‌ آمده‌ است.12

‌5. اقدام‌ کاپیتان‌ تومانسکی، صاحب‌ منصب‌ روسی، به‌ ترجمه‌ و ترویج‌ آثار بهائیان، مورد دیگری‌ است‌ که‌ برخی‌ از مطلعان، آن‌ را شاهدی‌ بر پیوند روسیه‌ و بهائیت‌ گرفته‌اند. والنتین‌ چیرول، مخبر مشهور روزنامه‌ تایمز، از کسانی‌ است‌ که‌ وزارت‌ خارجه‌ بریتانیا در مورد قرارداد 1907 (تجزیه‌ ایران‌ به‌ مناطق‌ نفوذ روس‌ و انگلیس) با وی‌ رایزنی‌ کرد. چیرول‌ در کتاب‌ معتبرش: «مساله شرق‌ وسطی» یا «چند مساله سیاسی‌ راجع‌ به‌ دفاع‌ هندوستان» ، بهائیان‌ را جـاسـوس‌ روسـهـا مـعرفی‌ می‌کند. وی‌ «کاپیتان‌ تومانسکی» را از مبارزترین‌ مأموران‌ و عاملان‌ آن‌ دولت‌ شمرده‌ و حتی‌ اشاعه‌ بابیگری‌ را نتیجه‌ علاقه‌ روسها و اقدام‌ در انتشار آثار آنان‌ می‌داند. به‌ باور او: تومانسکی‌ در این‌ راه‌ به‌ دولت‌ متبوع‌ خود خدمت‌ کرد.13 گفتنی‌ است‌ که‌ میرزا ابوالفضل‌ گلپایگانی‌ (مبلغ‌ مشهور بهائیان) زمان‌ اقامتش‌ در سمرقند (1310ق) «رساله‌ اسکندریه» را به‌ نام‌ همین‌ مسیو الکساندر تومانسکی، صاحب‌ منصب‌ توپخانه‌ روس‌ در عشق‌ آباد، تألیف‌ کرد و تومانسکی‌ نیز بخشی‌ از آن‌ رساله‌ را در جلد هشتم‌ از زپیسکی‌ (مجله‌ روسی‌ متعلق‌ به‌ شعبه‌ای‌ از انجمن‌ همایونی‌ روسی‌ آثار عتیقه) در سالهای‌ 1894ــ1893، به‌ چاپ‌ رساند.14 تومانسکی، همچنین، «به‌ راهنمایی‌ و معاونت» میرزا ابوالفضل، کتاب‌ مقدس‌ بهائیان‌ (اقدس) را به‌ روسی‌ برگرداند.15

‌6 . تشکیل‌ اولین‌ مرکز تبلیغاتی‌ مهم‌ بهائیها در خاورمیانه‌ (با عنوان‌ مشرق‌ الاذکار) در عشق‌ آباد روسیه‌ و با حمایت‌ آشکار روسها، نشان‌ دیگری‌ از پیوند دولت‌ تزاری‌ و سران‌ این‌ فرقه‌ است.

‌7. در همین‌ زمینه‌ باید به‌ حضور بهائیان‌ در تشکیلات‌ و مؤ‌سسات‌ مربوط‌ به‌ روس‌ تزاری‌ در ایران‌ (همچون‌ سفارتخانه‌ و بانک‌ استقراضی‌ روسیه) اشاره‌ کرد. (ایام: تفصیل‌ این‌ بحث‌ در مطلبی‌ جداگانه‌ آمده‌ است).

‌8. وعده‌های‌ مکرر سران‌ بهائیت‌ (بها و عبدالبها) به‌ اتباع‌ خویش‌ مبنی‌ بر شکست‌ ناپذیری‌ امپراتوری‌ تزاری‌ و برخورداری‌ آن‌ از تأییدات‌ الهی!16 گواه‌ دیگر این‌ پیوند است.

‌9. رد‌ پای‌ ارتباط‌ بابیان‌ و بهائیان‌ با روسیه‌ تزاری‌ را، بیش‌ از هرچیز، بایستی‌ در پرونده‌ خود حسینعلی‌ بها (مؤ‌سس‌ مسلک‌ بهائیت) بازجست‌ که‌ پدرش‌ میرزا عباس‌ نوری، دستیار شاهزاده‌ «روس‌ فیل» قاجار (امام‌ وردی‌ میرزا) بود و سه‌ تن‌ از منسوبین‌ نزدیک‌ بها (برادر، شوهر خواهر و خواهرزاده‌ وی) در استخدام‌ سفارت‌ روسیه‌ بودند و خود بها نیز در جریان‌ ترور نافرجام‌ ناصرالدین‌ شاه‌ توسط‌ بابیان، با حمایت‌ جدی‌ و پیگیر سفیر روسیه‌ (دالگوروکی) از زندان‌ و اعدام‌ نجات‌ یافت‌ و تحت‌ الحفظ‌ سفارت‌ از ایران‌ خارج‌ شد و لوحی‌ در تقدیر از تزار و سفیرش‌ صادر کرد. (ایام: توضیح‌ مطلب‌ را در مقاله‌ «حسینعلی‌ بها؛ پیوند دیرپا با استعمار تزاری» مطالعه‌ کنید).

‌موارد 9 گانه‌ فوق، به‌ روشنی‌ از پیوند بهائیت‌ با استعمار تزاری‌ پرده‌ برمی‌دارد.

-------------------------------------------------------

پانوشت‌ها:

1. مطالع‌ الانوار (THE DAWN BREAKERS)تلخیص‌ تاریخ‌ نـبـیـل‌ زرنـدی، تـرجـمـه‌ و تـلـخـیـص‌ عبدالحمید اشراق‌ خاوری، مؤ‌سسه‌ ملی‌ مطبوعات‌ امری، 134 بدیع، صص‌ 504 - 503 ؛ ظهور الحق، فاضل‌ مازندرانی، 3/ 257؛ حضرت‌ نقطه‌ اولی‌ 1266-1235 هجری‌ / 1850-1819 میلادی، محمد علی‌ فیضی، آذر 1352، مـؤ‌سـسـه‌ مـلی‌ مطبوعات‌ امری، 136 بدیع، صص‌ 347- 348؛ مقاله‌ شخصی‌ سیاح...، [عباس‌ افندی]، مؤ‌سسه‌ ملی‌ مطبوعات‌ امری، سال‌ 119 بدیع، ص‌ 49؛ قرن‌ بدیع، شوقی‌ افندی، ترجمه‌ نصرالله‌ مودت، مؤ‌سسه‌ ملی‌ مطبوعات‌ امری، تهران، 1/258 - 247؛ آهنگ‌ بدیع، سال‌ 24 (1348)، ش‌ 9 و 10، ص‌ 288. 2. مطالع‌ الانوار، صص‌ 503 504ــ . نیز ر.ک، ظهور الحق، 3/ 257 به‌ نقل‌ از نبیل‌ زرندی. 3. حضرت‌ نقطه‌ اولی... صص‌348 -‌347. 4. ر.ک، مقاله‌ شخصی‌ سیاح...، عباس‌ افندی، ص‌ 49؛ قرن‌ بـدیـع، شـوقـی، 1/247 بـه‌ بـعـد. 5. امیرکبیر و ایران، فریدون‌ آدمیت، چاپ‌ 5 : انتشارات‌ خوارزمی، تهران‌ 1355، ص‌ 449. 6. همان: ص‌ 450. 7. نقطه‌ الکاف، به‌ اهتمام‌ ادوارد براون، مطبعه‌ بریل‌ هلاند، 1328ق، صص‌ 234-233 و نیز ص‌ 266. 8. فتنه‌ باب، اعتضاد السلطنه، توضیحات‌ عبدالحسین‌ نوایی، ص‌ 179. 9. ظهورالحق، ج‌ 8 ، قسمت‌ اول، ص‌ 431؛ «جستارهایی‌ از تـاریـخ‌ بهائیگری‌ در ایران...» ، عبدالله‌ شهبازی، تاریخ‌ معاصر ایــران، س‌ 7، ش‌ 27، پــایـیــز 1382، ص‌ 20. 10. خاطرات‌ مالمیری... حاج‌ محمد طاهر مالمیری، لجنه‌ ملی‌ نشر آثار امری‌ به‌ لسان‌ فارسی‌ و عربی، لانگنهاین‌ ــ آلمان، 149 بدیع‌ / 1992م، صص‌ 61 -‌60. 11. الکواکب‌ الدریه، 2/96. 12. ر.ک، سفرنامه‌ ظـهـیـرالـدولـه‌ هـمراه‌ مظفرالدین‌ شاه‌ به‌ فرنگستان، به‌ کوشش‌ دکتر محمد اسماعیل‌ رضوانی، ص‌ 51 و69 - 68 ؛ کشف‌ الحیل، آیتی، ج‌ 2، چ‌ 4، ص‌ 39-38 و ج‌ 3، چ‌ 4، صص‌198 -196و ج‌ 1، چ‌ 7، صـص‌ 27-26؛ ایـرانـی‌ کـه‌ مـن‌ شـنـاخته‌ام، ب. نیکیتین، تـرجـمـه‌ فره‌وشی‌ و مقدمه‌ ملک‌ الشعرای‌ بهار، کانون‌ معرفت، تهران‌ 1329، صص‌ 167-165. 13. امیرکبیر و ایران، آدمیت، با مقدمه‌ محمود محمود، چاپ‌ اول: انتشارات‌ بنگاه‌ آذر، تهران‌ 1323، قسمت‌ اول، ص‌ 256. 14. بهائیان، محمد باقر نجفی، چــاپ‌ اول‌ صــص‌ 363-362. 15. آهنگ‌ بدیع، سال‌ 19 (1343)، ش‌ 1، مقاله‌ «کتاب‌ اقدس» ، تدوین‌ دکتر محمد افنان‌ و...، ص‌ 13. بجا است‌ در مورد ماهیت‌ و مواضع‌ سیاسی‌ کسان‌ دیـگری‌ از روسیان‌ نیز (همچون‌ رزن، ژوکوسکی‌ و کاظم‌ بیک‌ الکساندر قاسمویچ) که‌ راجع‌ به‌ بابیه‌ و بهائیه‌ پژوهش‌ و تألیف‌ کرده‌اند، تحقیقی‌ صورت‌ گیرد. 16. ر.ک، فلسفه‌ نیکو، حسن‌ نیکو، 2/165 -‌163

 

علیرضا قربانزاده